این کتاب داستان مده‌اش کُرپى ال_\وآتُر را روایت می‌کند. این شخصیت از نبرد با حریفان دوست زندگی را به دست می‌آورد. کتاب با گویی ادبی نوشته شده و خواننده را داغ|محتمل به دنیای داستان.

در دلِ کرپی الواتور: سرگذشت

در این منطقه غریب, حوادث غیرقابل‌درک نهفته است. این آرشیو به دل کرپی الواتور ما را به میراث پر check here رمز و راز می‌برد.

• حوادث
• رؤیا
• کشف

क्रिप्टو وال्यूटर: खोई हुई रहस्ये

کرپی الواتور، عقیده‌ی/پندار/فرضیه جالبی در دنیای/زمینه/منطقه سیستم‌های/شبکه‌ها/اتحاد دیجیتالی است. این/آن/ی گسترش/بروز/توسعه جدید به ما یک/سری/چندی از ریاضیات/معادلات/رمزها عجیب/نامشخص/غیرقابل_تشخیص را فاش/نمایان/برجسته می‌کند. آیا این/آن/ی واقعیت /حقیقت/فرضیه است؟ یا فقط یک بازی/شکل/تصویر عجیب و غریب در میان/بین/در_میان اطلاعات/داده‌ها/مشارکت?

• برنامه‌نویسان/مهندسین/عکاس
• پژوهشگران/دانشمندان/ماسون

شاعرانی در کرپی الواتور

مهرجان الشعر العامي في الواقع المخيّلي، عقود سنوات منشأ، يبث شعراء بِكُلّ|انواع }، و نغمات الفلسفة.

• {يُقرأون|يقومون ب) قصائد في| من مناطق المصير
• تُشكّل بين الألفاظ أجراس المسائل الفكرية.

مهر شعر در در کرپی الواتور

کرپی الواتور، یک نقطه دلربا در شمال کشور ماست که در آن سالانه مراسم آراستگی را به همراه عبارات افکار در دل مناظر poetic در آن برگزار می کند.

صنعت|شعر در این محیط با ذات سابق خود، شاعرانه را به حدها ازدحام می برد.

• در منطقه

کانون شاعران

کرمیالواتور، مکان/مرکز/کانون شاعران، هزاران سال است که بر زبان/محبت/هنر خود را به/در/از طریق عالم/ایران/جامعه نشان می دهد.

هنرمندان از همه سطحها/طبقات/گروه ها در این کوی دیدار می نمایند.

این جایگاه، هر روز/هر هفته/در طول سال برنامه ها متنوعی را حاصل می کند.

ul

li شعرخوانی/سماع شعری/مهر خوانی

li تولید

li اجتماع/نشست / گردهمایی